-
صدا
سهشنبه 15 مردادماه سال 1392 11:15
و من به این فکر میکنم که شخصیت آرام تو تا چه حد می تواند صدای بلندی داشته باشد! و من به این فکر میکنم که شخصیت شلوغ من تا چه حد می تواند صدای کمی داشته باشد!
-
سه زن
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 19:00
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 17 تیرماه سال 1392 09:21
-
سهراب
شنبه 15 تیرماه سال 1392 15:06
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی ... به حباب نگران لب یک رود قسم ، و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت، غصه هم می گذرد ... آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ... لحظه ها عریانند ، به تن لحظه ی خود ، جامه ی اندوه مپوشان ... هرگـز ... سهراب سپهری
-
به این آزادی بخند
پنجشنبه 13 تیرماه سال 1392 22:52
میخوام حرف بزنم ولی کوتاه آخه میگن حرف اگه کوتاه باشه زودتر به دل میشینه این چیزایی که میخوام بگم تحقییر نیس بفهم حرفایی که میزنم یه تهدید نیس ببین جنسه ضد من برا ادامه ی نسل همه چشما به توا همه دعا به دوره شکمه مادری که میخواد منقلب کنه اگه تو بیرون بیای دنیارو مضطرب کنه ببین جنسه ضد من من تثبیت نشدم من واسه تو یه...
-
تنهایی
پنجشنبه 13 تیرماه سال 1392 21:12
آدم تنهایش را دوست داره. ساعت ۹ شبه. هیچکی اینجا نیست. هیچکی حتی اتاق بقلی نیست. آدم فکر میکنه، میتونه دیگه بهنام نباشه که دیگه سوء تفاهم پیش نیاد برای کسی. آدم فکر میکنه، میتونه دیگه بهنام نباشه که بقیه اونو حرزه نبینن. آدم فکر میکنه، تنها باشه که دیگه مشکلی نداشته باشه. آدم فکر میکنه، که دیگه فکر نمیکنه. آدم...
-
نوشمک
یکشنبه 9 تیرماه سال 1392 22:08
کی می دونه، چی توی این دل می گذره، کی چی می دونه یک موقع برای کسی که اصلا نمی دونه نگران می شم، فقط به این خاطر که من دوستشم شاید اون نیس، شایدم هست، شاید نمی دونه که من انقدر دوستم، من خودم هم نمی دونم. من اونقدر نگرانم که دارم بال بال می رنم، کی می دونه !!!! ما آدما لیاقت خوبی نداریم. خوبی کنیم هزار تا انگ بهمون می...
-
مردی
جمعه 24 خردادماه سال 1392 20:13
ما که از مردی مردیم لااقل تو زن باش ... . یه کم از اون عطر غیرتت رو ما هم بپاش ...
-
خاطره
جمعه 17 خردادماه سال 1392 19:59
بعضی مواقع، آدم حس می کنه کاراش شده مثل یک آدم دیگه. مثل یک شرایط گذشته. حالا من حس رض بودن می کنم، فکر می کنم کارام شده مثل اون. :-؟؟
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 خردادماه سال 1392 20:24
Sometimes you fell down from nowhere and for nothing.
-
مارتینی
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1392 15:19
اینکه بقیه فکر میکنن، من جوش ردنم احمقانس احمقانس. کسی که صبح از دوستیش کلی حس خوب داشتم، الان بهم میگه، تو خیلی احمقی و من خیلی احمقم که سریع به هم میریزیم که رامتین اینجوری بهم گفت. من نمیخواستم اینقدر احمق باشم. دلم turn-off میخواد.
-
باورم نمیشه
جمعه 6 اردیبهشتماه سال 1392 15:27
آدم میمونه، همه که دارن میرن، ۱۶ خرداد، ۲ تا هم اتاقیامم دارند میرن خونه هاشون، یعنی چه قدر زود این ۴ سال تموم شد. آدم دلش میگیره. کاشکی بازم دور هم جمع میشدیم. کاشکی میشد تا آخر عمر همین جا بمونیم. هی ی ی.
-
می نویسم تا بماند بر سنگ قبر زندگی
پنجشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1392 01:34
شاخه گلی، مزین به شبنم هایی از جنس اشک و بویی از جنس تازگی به دوستی که 6 روز بیشتر چشم به این دنیا نداشت. خداحافظ
-
حقیقت ۳
سهشنبه 29 اسفندماه سال 1391 21:00
حس تنفر خاصی دارم، به خاطر چیزایی که میشنوم. حماقت تا کی.
-
حقیقت 2
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1391 17:23
نمیدونم شما چه جور آدمی هستید. ولی خوب خودمو میشناسم. میدونید، من آدمیم که بعضی موقعها آنقدر حساس میشه که کوچکترین حرف یا نگاه معناداری وجودشو به باد میده. از آدمهای بیفکری که یک موقعهایی با یک آدم جوری رفتار میکنن که فکر میکنن شرایط بر عکس نمیشه، متنفرم، حتی اگه اون آدم خودم باشم.
-
حقیقت
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1391 16:59
نمیدونم چه جوری توضیح بدم، خیلی وقته حس میکنم که خیلی شبیه خانوادمم، از این بدم مییاد. یک موقعهایی نحوهی ورودم به خونه، سلام کردنم، یا نحوهی راه رفتنم را عینن تکرار برادرم میبینم. یک جور عذابه برام. از اون روزی که هدفم این بود که مثل امید نباشم، تا الان که هدفم اون نیست ولی از این حس بدم مییاد. آدمای مختلف...
-
ماشین
پنجشنبه 5 بهمنماه سال 1391 19:47
کلی پولش شد، کاشکی دقت کرده بودم.
-
درد
چهارشنبه 20 دیماه سال 1391 19:06
تو زندگیم دو وقت خاصه، که دلم ازش به درد می یاد. یکی وقتی که از خودم کاری سر بزنه، که اشتباه باشه، یکی وقتی که یکی که خیلی دوستش دارم کاری سر بزنه، که اشتباه باشه. اخه چرا بهنام؟ چرا الهام؟ من که راهی بلد نیستم، جز اینکه دلم بگیره، غصه بخورم، قهر کنم، ساکت شم، برم تو اتاق. من که راهی بلد نیستم، جز اینکه برم، نارشو...
-
به خاطر من
شنبه 16 دیماه سال 1391 09:56
یه بار هم دنیا رو از نگاه من ببینین یه بار هم شده پای صدای من بشینین بیاین بخاطر من یه راه حل بچینین بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم یه بار، دنیا رو از نگاه من ببینین یه بار، پای صدای من بشینین بیاین بخاطر هم یه راه حل بچینیم بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم
-
آهنگ
جمعه 15 دیماه سال 1391 18:02
شمام چنین آدمی هستید، که از صبح پا شید، بدون وقفه به یک آهنگ گوش بدید، می فهمید؟ یک آهنگ، بدون وقفه سرباز وطن، یاس
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 دیماه سال 1391 23:12
و گه گاه، حسرتش به دلت می ماند.
-
back to back
دوشنبه 4 دیماه سال 1391 21:36
-
I am still Alive
جمعه 1 دیماه سال 1391 11:46
11:38 AM Firday After Long Sleep Sara's question
-
ارغوان
چهارشنبه 29 آذرماه سال 1391 20:17
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست اندر این گوشه خاموش فراموش شده یاد رنگینی در خاطرمن گریه می انگیزد ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست ارغوانم دارد می گرید ارغوان این چه راز ی است که هر بار...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1391 18:30
امشب به قصه ی دل من گـوش میکنی / فـردا چـو قصه مـرا فـرامــوش میکنی...
-
سرخورده
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1391 15:00
ارغوان
-
آدم توبه کار
پنجشنبه 16 آذرماه سال 1391 10:40
آدمی را خیابت خدا آنقدر درد نداشت، که خیانت خویش. حال خیانت به دیگران را ببین. یادم آمده چرا تنهایی را دوست داشتم، چون درون زشتم را کسی نبید.
-
تبعیض انتظاری
چهارشنبه 15 آذرماه سال 1391 12:49
من از تبعیض انتظاری متنفرم. گرچه منطقیم باشه. گرچه منطقیه ما حرفامونو به مادرمامون بزنیم اونا نه. گرچه ...
-
گلبهی
جمعه 10 آذرماه سال 1391 10:09
دعای روز گلبهی: دوست دارم همیشه خوشحال باشم ...
-
آهنگ زندگی من ...
چهارشنبه 1 آذرماه سال 1391 17:36
Download