گلبهی

و یک دنیا خاطره ...

گلبهی

و یک دنیا خاطره ...

ارغوان

ارغوان شاخه همخون جدا مانده من

آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست

اندر این گوشه خاموش فراموش شده

یاد رنگینی در خاطرمن
گریه می انگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید


ارغوان
این چه راز ی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟

ارغوان، ارغوان

تو برافراشته باش

تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان


امشب به قصه ی دل من گـوش میکنی / فـردا چـو قصه مـرا فـرامــوش میکنی...

آدم توبه کار

آدمی را خیابت خدا آنقدر درد نداشت،

که خیانت خویش.

حال خیانت به دیگران را ببین.

یادم آمده چرا تنهایی را دوست داشتم،

چون درون زشتم را کسی نبید.

تبعیض انتظاری

من از تبعیض انتظاری متنفرم.

گرچه منطقیم باشه.

گرچه منطقیه ما حرفامونو به مادرمامون بزنیم اونا نه.

گرچه ...