و درک میشود زمانی را که فکر میکنی اگر اهمیت داشتی پس چرا آخر صف، قرار گرفتی. چرا نوبتت آخر همه است. حتی آخرتر از غریبهها. و اینگونه است که دیگر به زمین و زمان و تمام موجودات و حرفهایشان بیاعتماد میشوی. باز یادت میرود و اعتماد میکنی. ظاهرا بر میگردد به
ENFJ بودنت. همهی اینها را دخترانهات میفهمد و پسرانهات بدان بیتوجهی میکند و چه بخواهی، چه نخواهی، پسرانهتر از دخترانهای که آن را کنار نگذاری.
پس دوباره اعتماد میکنی، نمیدانی تا کی.