و سطوری که پاک می شوند و دوباره نگاشته می شوند.
و حرف هایی که فراموش می شوند و به یاد می آیند.
و تمام این ها را به دور می اندازی و انگ خودرأیی را بر دوش خود می کشی. می دانی که باورش نداری.
و سطور همانطور پاک می شوند و دیگر چیزی باقی نمی ماند و دیگر سکوت تشنج آمیز با قطرات اشک آلوده می شوند.
و به هزاران فکر کرده و نکرده و راه نرفته و رفته فکر می کنی و در همه چیز می مانی.
و به آرامش ایمان می آوری و همه چیز را دور می اندازی.
و به خوابی عمیق فرو می روی.
بخواب، آرام بخواب.
شب بخیر