و ﭼﻪ اﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻓﻜﺮ ﻫﻤﮕﻲ اﻓﺘﺎده
ﺑﭽﻪﻫﺎ را ﭼﻪ ﻛﻨﻴﻢ؟
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻣﻲﺧﻮاﻫﻨﺪ
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻣﻲرﻗﺼﻨﺪ
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻣﻲﺧﻮاﻧﻨﺪ
اﻳﻦ ﻃﺮﻳﻘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺧﺎﻃﺮﺷﺎن ﻣﻲﻣﺎﻧﺪ
ای ﻓﻼﻧﻲ دو ﺳﻪ ﺧﻄﻲ ﺑﻨﻮﻳﺲ
ﺳﺎدهﺗﺮ رﻧﮕﻲﺗﺮ در ﭘﻲ ﻗﺎﻓﻴﻪ و واژه ﻧﺒﺎش
ﺳﻮژه ی اﻣﺮوزی ﺑﮕﺬر از دل ﺳﻮزی
ﻟﻠـﻪﻫﺎﻳﻲ ﻫﻤﻪ دﻟـﺴﻮزﺗﺮ از ﻣﺎدرﺷﺎن
ﺑﻲ ﺧﻴﺎل از ﻏﻢ ﻓﺮداﻳﻲ و از ﻋﺎﻗﺒﺖ و آﺧﺮﺷﺎن
ﻣﻦ ﻫﻨﻮز ﻣﻌﺘﻘﺪم
ﻣﻦ ﻫﻨﻮز ﻣﻌﺘﻘﺪم ﻣﻴﺸﻮد ﻋﺸﻖ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ آﻣﻮﺧﺖ
ﻣﻴﺸﻮد درﺑﺪر واژه ی ﺑﺎزار ﻧﺒﻮد
ﻣﻴﺘﻮان ﺗﻘﺪﻳﻢ ﻛﺮد
و ﭘﺸﻴﺰی ﺑﻪ ﭘﺸﻴﺰی ﻧﻔﺮوﺧﺖ
ﻣﻴﺘﻮان ﻋـﺸﻖ ﺑﻪ آﻧـﻬﺎ آﻣﻮﺧﺖ
بچه ها بین خط بی ر تی گم شدن.
یکی دستشونو بگیره.