دلم قول می خواهد! چیزِ بزرگی که نیست؟ دلم قول می خواهد، از همان هایی که مردها می دهند .. شما به آن قولِ مردانه می گویید دیگر، ها؟ سخت است؟ آره .. در کل تعهد سخته، ولی قبول کن که ناراحت نکردنِ یک نفر خیلی سخت نیست.. اخم به صورتش نیاوردن تا اینکه یک خط بین ابروانش نیفتد، خیلی سخت نیست .. نمناک نکردنِ چشم هایش خیلی سخت نیست ..خنداندنش آن هم در صورتی که دوستت داشته باشد خیلی سخت نیست .. قولِ اینها را می توانی بدهی؟ 

حسادتِ زنانه می دانی چیست؟ دختری که در مقابلت میخواهد نقشِ همسر را ایفا کند، اگر مردش را دوست داشته باشد، بدجووووور این حس را دارد .. زن هایی که با این حس غریبه هستند و اسم "روشن فکر" روی خودشان گذاشته اند را نمی فهمد! اگر این حسم زیاد شد، خرده نگیر! فقط بدان به همان شدت، دوستت دارم .. دلم مالکیتت را می خواهد .. قولش را می دهی؟

یک قول دیگر هم دلم می خواهد، که این بیشترش بر می گردد به دقت و انتخابم! از چشم هایی که دودو می کنند متنفرم، از چشم های ناپاک حالم بهم می خورد حتی اگر خیلی زیبا باشند! من چشم های زیبا نمی خواهم، چشمِ معصوم میخواهم .. دختری که این ها را برایت نوشته است، سنتی است! سنتی می ماند، سنتی خواهد بود! 

 دلم میخواهد وقتی که هنوز اینها را نخوانده ای، دستم را گرفته باشی و گفته باشی "قول می دهم آب از دلت  تکان نخورد.."