نیکولا

قلم بافی های یک نیکولای آبی

صبح، ظهر، شب ، با آب قورت بدهید!

اینکه بعضی از ما دخترها حدود سه وعده در روز شکست عشقی می خوریم برای این است که حتی اگر یارو هزار و هشتصد و نود و هفتمین دوست پسرمان هم باشد باز فکر می کنیم که ما اولین و تنها دختر زندگی اش هستیم. بعد همین که یارو وسط حرف هایش از همکلاسی اش حرف می زند زرتی ضربه می خوریم و او را با همکلاسی اش در حال شکولات گلاسه خوردن تصور می کنیم، همین که یارو اسم خواهر شوهر خواهرش را می آورد که مثلا بهش ریاضی درس می دهد فکرمان می رود پیش دختره که نکند وسط حل کردن مسئله های ریاضی عشوه بیاید ، همین که می گوید همسایه شان آش نذری آورده می گوییم نکند دختر همسایه با تاپ شلوارک آمده باشد دم درشان، نکند دخترخاله هایش عوضی باشند، نکند فلان دوست مشترکمان وقتی می خواهد کتابش را پس بدهد لای کتاب گل بریزد(!) ، نکند دخترهای توی مترو دستشان را روی میله های مترو بگذارند روی دستش، نکند آن دختره که توی کافه پشت سرمان نشسته بهش چشمک بزند ، نکند مادرش بخواهد دختر اشرف خانم این ها را برایش بگیرد ، نکند من تنها دختر زندگی اش نباشم!!! اینطوری می شود که ما همین طور فرت فرت هی ضربه می خوریم !

# نیکولای_آبی